اااا پس رانده تویی؟ چیه؟ چه خبرته؟ چته باز این همه غرغر می کنی؟ خجالت نمی کشی؟ به جون خودم ساراا اگه ببینم همچین بزنم.... بچه پر روووووو بشین سر درست! سارا ترم آخری بشین سر درست!دارم مسالمت آمیز بهت می گماااا
اینجا چه بد که از این شکل مکلا نداره!
انقدر دلم واسه دعوا کتک کاری تنگ شده!مخصوصا اگه حریفت جوجو باشه! دوست دارم باران عزیزم!!!! درسمم می خونم دیگه... آخ کی تموم بشه من کارام عقب مونده ه ه ه
منم باران
دوشنبه 13 خردادماه سال 1387 ساعت 11:20 ب.ظ
من تو و اون علی رو می کشم آخر که باز شما دوتا به من میگین جوجوووو! (از اونا که کلی داره می خنده عین سرخوشاا)
الان خیلی خوبه که جای حرفی نیست...اصلا اون موقع که بود چی شد که الان نیس بشه..!!..ولش کن..حالش یعنی حالم خوب نیس چرت میگم..ولی اون روز دعوا داشتیا من خودم قیافتو دیدم...داشتی میزدی آدمو...به نظر منم کار خوبی میکنی خدارو قبول نداری..
بابا ول کن دامن این خدا رو! بذار زندگیشو بکنه! هه! :)
آدم عجیب
سهشنبه 14 خردادماه سال 1387 ساعت 07:56 ب.ظ
سلام دوست
آنجا که در مورد شعری مظر گذاشته اید وبلاگ من نیست
وبلاگ من هک شده و به نام من هم یک وبلاگ جدید درست کرده اند و اراجیف مینویسند
سلام: بلاگ اکسای سیستم مناسبی نیست! کاش میرفتی تو ورد پرس! خدای سیستمه کوفتی! این مطلبت رو خوشم اومد! وبلاگ عجیب هم ترکیده سارا! عجیب اگه اینجا رو میخونی هر کی هستی و هر چی هستی جدن لازمه اگه دوست داری دست نخورده بمونی؛ برای مدتی نه تنها مطلب نوشتن رو بلکه نظر گذاشتن رو هم رسمی کنار بذاری! به وبلاگ تمام دوستانت برو و اعلام کن دیگه نمیآی! (راستی اعلام کن هیچ وقت نمیای؛ این تنها راه برای رگشتنه)! .
عاطفه
چهارشنبه 15 خردادماه سال 1387 ساعت 02:19 ق.ظ
سلام سارای من خوبی عزیزم گلکم من هیچ نظری راجع به دفتر حرفات یا همین جای نسبتا خلوتی که برای خودت دست و پا کردی نمیدم. فقط همیشه میام و می خونم پای همه حرفاتم نشستم و میشینم دوست دارم
لطف می کنی فرشته جان!جن بیشتر بهت میاد البته! هه هه! بیا.خوشحالم می کنی. میگم بنویس سک سک که بفهمم اومدی!اکی؟ دوست دارم بچه جون
سلام بر شما نمی دونم چطور اومدم اینجا ولی دیدم همه اینجان علی باران امیر آدم عجیب و باقی بچه ها به هر حال اومدم بگم که این حرفا کدومه جای حرف هست یعنی اگه نبود این وبلاگ ها هرگز باز نمیشدن . شاید هم این حرف شما شبیه خداحافظی باشه . شایدم نباشه نمی دونم .
سلام اولا خوش اومدین خوشحالم کردین بعدم گاهی برای آدم یه موقعیتی پیش میاد که واقعا جای حرفی براش باقی نمی مونه .من از طرف خودم گفتم .ولی خب طولانی تر شدن حرف نزدنم به خاطر این هم بود که امتحان دارم . راست می گی حتما خیلی ها خیلی حرفها دارن با این همه وبلاگ. ولی من یه مدتیه اینو ترجیح می دم .شاید این یه حس مقطعی باشه.
ما نیز جای حرفی برایمان باقی نماند!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام دوست عزیز، خسته نباشی ...
دلتنگ ناصریا آپدیت شد با :
دیر زمانیست که بارانی ام ....
http://deltange-naseria.blogsky.com
منتظر حضور گرمت هستم ....
موفق باشی ...
سلام دوست عزیز .
لوس - وراج - و یک دنده بنظر میای ! ولی حتما اینطور نیست !
راستی به جمع وبنویسهای فارسی زبان خوش اومدی .
چرااااااااااااااااا؟
نه جدا چرا؟برام سوال شده دیگه!!!ای بابا...من مگه چی گفتم؟صدامو که نشنیدی شما دیگه!
افرین سارا جون ........ قربانت shabnam_malfoy
اااا پس رانده تویی؟
چیه؟ چه خبرته؟ چته باز این همه غرغر می کنی؟ خجالت نمی کشی؟ به جون خودم ساراا اگه ببینم همچین بزنم....
بچه پر روووووو
بشین سر درست! سارا ترم آخری بشین سر درست!دارم مسالمت آمیز بهت می گماااا
اینجا چه بد که از این شکل مکلا نداره!
انقدر دلم واسه دعوا کتک کاری تنگ شده!مخصوصا اگه حریفت جوجو باشه!
دوست دارم باران عزیزم!!!!
درسمم می خونم دیگه...
آخ کی تموم بشه من کارام عقب مونده ه ه ه
من تو و اون علی رو می کشم آخر که باز شما دوتا به من میگین جوجوووو! (از اونا که کلی داره می خنده عین سرخوشاا)
خب هستی دیگه...
خدا رو شکر که باز باعث یه لبخند شدم...:) میگن مسریه!
اگه اینجا جاش نباشه پس کجا هست؟
شاد باشی همیشه!
سلام!
نوشته هاتو خوندم! کم کم داری بزرگ میشی کوچکو لوی من! :)
سلام گل من
خوبی؟
مبارک باشه وبلاگت خانومی
سلام امیر عزیز
ممنونم
الان خیلی خوبه که جای حرفی نیست...اصلا اون موقع که بود چی شد که الان نیس بشه..!!..ولش کن..حالش یعنی حالم خوب نیس چرت میگم..ولی اون روز دعوا داشتیا من خودم قیافتو دیدم...داشتی میزدی آدمو...به نظر منم کار خوبی میکنی خدارو قبول نداری..
بابا ول کن دامن این خدا رو!
بذار زندگیشو بکنه!
هه! :)
سلام دوست
آنجا که در مورد شعری مظر گذاشته اید وبلاگ من نیست
وبلاگ من هک شده و به نام من هم یک وبلاگ جدید درست کرده اند و اراجیف مینویسند
من دیگر وبلاگ ندارم
ممنون . پایدار باشی .
سلام:
بلاگ اکسای سیستم مناسبی نیست!
کاش میرفتی تو ورد پرس! خدای سیستمه کوفتی!
این مطلبت رو خوشم اومد!
وبلاگ عجیب هم ترکیده سارا!
عجیب اگه اینجا رو میخونی هر کی هستی و هر چی هستی جدن لازمه اگه دوست داری دست نخورده بمونی؛ برای مدتی نه تنها مطلب نوشتن رو بلکه نظر گذاشتن رو هم رسمی کنار بذاری!
به وبلاگ تمام دوستانت برو و اعلام کن دیگه نمیآی!
(راستی اعلام کن هیچ وقت نمیای؛ این تنها راه برای رگشتنه)!
.
سلام.تبریک میگم سارا
به کجا چنین شتابان!!!رانده٬محروم
سلام عاطفه ی عزیزم.ممنون.قدمت خوش
خواستم یاداوری کنم یادت نرهها ...خدا نیست..!!..نه بابا فوش نده شوخی کردم....موفق باشی anyway ..!
اذیت نکن دیگه ه ه ه قول نمی دم فحش ندم(از اون خنده گشادا)
سلام..
هنوزم جای حرفی نیست؟؟ یه کمی فکر کن حالا...هستش هااا
امتحان دارم .بعدا می فکرم.ممنون دوست
سلام سارای عزیز
به من که رسید حرفی برای گفتن نداری؟!
آهنگ وبم من رو هم به کما برد روزگاری دور!
موفق باشی.
موسیقیه زیبایی داره .من خیلی وراجم .پشیمون می شی ها!
ممنون
سلام سارای من خوبی عزیزم
گلکم من هیچ نظری راجع به دفتر حرفات یا همین جای نسبتا خلوتی که برای خودت دست و پا کردی نمیدم. فقط همیشه میام و می خونم پای همه حرفاتم نشستم و میشینم
دوست دارم
لطف می کنی فرشته جان!جن بیشتر بهت میاد البته!
هه هه!
بیا.خوشحالم می کنی.
میگم بنویس سک سک که بفهمم اومدی!اکی؟
دوست دارم بچه جون
سلام بر شما نمی دونم چطور اومدم اینجا ولی دیدم همه اینجان علی باران امیر آدم عجیب و باقی بچه ها به هر حال اومدم بگم که این حرفا کدومه جای حرف هست یعنی اگه نبود این وبلاگ ها هرگز باز نمیشدن . شاید هم این حرف شما شبیه خداحافظی باشه . شایدم نباشه نمی دونم .
سلام
اولا خوش اومدین خوشحالم کردین
بعدم گاهی برای آدم یه موقعیتی پیش میاد که واقعا جای حرفی براش باقی نمی مونه .من از طرف خودم گفتم .ولی خب طولانی تر شدن حرف نزدنم به خاطر این هم بود که امتحان دارم .
راست می گی حتما خیلی ها خیلی حرفها دارن با این همه وبلاگ.
ولی من یه مدتیه اینو ترجیح می دم .شاید این یه حس مقطعی باشه.
اینم حرفیه ....
سلام. بدو بیا که آژ کردم. دیر بیای خبر توی ژستم سوخت می شه و اون موقع فکر می کنی خبر تکراری دادما. حالا خود دانی.
راستی بهت لینک بدم؟