مجال

دلم پناه ، دلم گواه می خواهد

برا و در برابرت ، تکیه گاه می خواهد

به گاه فاصله های آنی ٍمردن

دلم سکوت ٍ صامت ٍ پرتگاه می خواهد

و لابلای تحرک ٍ مبهم و مرسوم

دلم برای ثانیه ای ، ... گاه می خواهد

و در رهایی از این توده ی تزویر

دلم سقوط ساکت پرتگاه می خواهد


پ.ن : خودم
نظرات 30 + ارسال نظر
MAS شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.masgh.wordpress.com

دلم امید و رهایی ز انزجار میخواهد .
شاید همان چیزی که سقوط برایمان به ارمغان میاورد همین باشد آرامش و رهایی

نیما شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ب.ظ http://mobilebazi.persianblog.ir

سلام
وبلاگ جالب و زیبایی دارید
حاضر به تبادل لینک هستید؟

دختر حوا یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ق.ظ http://8saniye.blogsky.com

من هم از همینا می خوام!!!!!!!!!!!!

علی دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.childly.blogsky.com

دختره‌ی چشم سفید خجالت نمی‌کشی دل داری؟

Reza دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.badbadak.blogfa.com

با درود

من جز دوست داشتن استعداد دیگری ندارم .

اینکه مرا امیدوار می دانی سپاسگزارم ،.

دوستدار تو رضا از بوشهر

فرهاد دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ب.ظ

سلام
من که مشکلی ندارم من که میدونی عکسای وحشتناک و دوس دارم..ولی میترسم بچه‌های زیر ۱۸ سال بیان وبلاگم بعد اگه یه بلایی سرشون اومد چی؟!
حالا اگه دوس داری عکستو بده بزارم!!
سقوط ساکت پرتگاهم حرف نداره..به ذهنم نرسیده بود!

مشنگ دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.mashangestan.wordpress.com

درود!
اول ۱ سوال:
دل شما رنده شده یا راتده؟
دوم ...گاه رو نفهمیدم (می دونم مشکل خودمه).
اتفاقا بلاگ شما رو هم می خوندم قبل از این که بلاگ بتویسم.
ممنون که اومدید.
بزودی بروز می شم!
بدرود!

reza سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.badbadak.blogfa.com

با درود

سارا بانو
از نظر پر از محبت شما بسیار مسرورم

این متن را به تازگی نوشته ام به شما پیشکش می کنم

آنچه ما را می آزارد ، ناآگاهی ماست

همانگونه که میان دانستن و فهمیدن تفاوت وجود دارد

میان گوش دادن و شنیدن فاصله بسیار است

من دل در گرو کسی می نهم که اندیشه مرا آب رساند ، عشق باید پلی برای گذشتن باشد و شادی ساز نه اینکه مرا اندوهناک گرداند و مداوم مرا در دیگری نگه دارد و قدرت تصمیم مرا مختل کند ، آنکه خواب را از تو می گیرد نه به تو دل می بندد و نه تو به حقیقت عشق رسیده ای این گرسنگی و وابستگی برای داشتن است و مال خود کردن ، در حالیکه آنکه دوستش داریم را باید آن آزادی را بدهیم که ما را نخواهد و هر آنچه ما ر ا با از دست دادنش به گلایه و غم وادارد عشق نیست ، عشق روشنائی ساز است ، عشق باید راهبر باشد نه دشمنی برای مغلوب کردن ، عشق سکه ای نیست که در قلک دل بیاندازیم که نیاز به بیرون آوردنش با شکستن دل باشد ، عشق جوهر ماست و ما عشق را بدست نمی آوریم ، ما عاشق هستیم و عشق در وجود ما هست ، ما باید فقط ببخشیم ، آنچه که آموخته می شود با استدلال می توان شکل بهتری برای آن یافت . دلی برای دوست داشتن دیگریست ، با پاسخی که موافقش نیست آبدیده تر میشود نه می شکند و نه کم می آورد ، آنچه می شکند ناآگاهی ماست نه دل ما ،
عشق به تفسیر نیاز ندارد ، عشق بخشیدن مداوم است ، اگر غرور نبخشیدن را از خود دور نمودی عاشقی ، می شود چون گلها شاد بود ، هیچکس مانع ما در دوست داشتن نیست ، مانع من من است نه چیز دیگری ، چون ما زندگی می کنیم عشق در همه زوایا پر است ، فقط اندیشه ما باید در جهت آن هماهنگ گردد ، برای نبودن دیگری نباید مرد ، با بودن دیگری باید زندگی کرد و تا زندگی جاریست می توان دوست داشت و لبخند زد ، آنکه با نبودن دیگری می میرد به عشق صادق نیست ، زندگی مرگ نیست ، زندگی عشق است پیش از مرگ باید زندگی کرد و کاری بهتر از این نمی شود کرد که ترا دوست باید داشت ، هیچکس مانع ما برای رسیدن به سرانجام نیست مانع خود ما هستیم که در ناآگاهی خویش در می چرخیم .

پایدار
پدرام
پیروز
باشید

دوستدار شما رضا از بوشهر

منصوره چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:26 ب.ظ http://fasleno.blogsky.com

خیلی قشنگ بود..
سکوت....
چه واژه دست نیافتنی و زیبایی..تشبیهای خیلی عالی بودن

شاد باشی..

Freedman پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.mentalretard.blogfa.com

سلام!
خسته‌ام سارا...

مشنگ شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:41 ب.ظ http://www.mashangestan.wordpress.com

سلام
به امید خوندن پست جدیدت اومدم نبودید!

reza دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.badbadak.blogfa.com

دوستت دارم

کلمه دوستت دارم به جای سلام متداول نیست
اما تو از من بپذیر
سارای عزیز

نظر شما بسیار گرمابخش بود برای اینکه بدانیم قاب نوشته ها برای دوست داشتن ماست نه ابراز نفرت


آنچه به تعریف درمی آید موجّه ترین شکلش سمبل شدن است ، و عشق که با واژه ها تعریف شود می شکند ، انسان به نسبت ناآگاهی در تردید و دودلی قرار می گیرد ، اندوه و بیماری صدای خاموش ناآگاهیست ، وقتی زبان اندوه و توهین را در خود باکره می گذاری ، شادمانی در تو جاری می گردد ، زندگی سراسر نیکبختی و شرور و شعف خواهد بود ، پوچی پوچ است ، زندگی معنائی جز برای آموختن ندارد ، پیش از مرگ باید زندگی کرد و از نگرانی مرگ تنها چیزی که بدست می آوریم شکست است و چیزی که از دست می دهیم زمانیست که می توانستیم خّرم و نیکبخت باشیم ، به پس از مرگ اندیشه بسیار کردن از دست دادن خوشوقتی لحظاتیست که می توانستیم نیک و سرمست باشیم ، وقت را بسیار گذراندن به فرجام پس از مرگ ، جز خیال نیست و پاسخ فقط اضافه کردن دلیلهائیست که چیزی را روشن نمی کند ، دلیل دلیل می آورد و دلیل چیزی را روشن نمی کند ، اگر امروز بخواهی زندگی دیگری داشته باشی هر چه دیروز گذشته اشتباه نبوده است و تجربه برای آموختن بوده ، اما اگر ناخشنودی را گسترده تر کنی هرچه که دیروز گذشته و امروز و فردا عاید شما می شود جز از بین بردن خوشکامیها نیست ، اگر امروز زنده ای لایق پاداش گرفتن هستی و اگر بدانی چه می خواهی خواستن برای تو توانستن است ، امروز می توانی پاداش به دیگران بدهی و دیگران را سرشار کنی از دوست داشتن ، لبخند تو می تواند معجزه بیافریند ، باید سکوتی به ژرفای دانائی در تو پدید آید ، دوست داشتن دیگری از اینروست که باید دوست داشته شویم و چه خوشبختی عظیمی داشتن همسر ؛ و این واژه پر از هنر است ، درد ما به اندیشه مرتبط است ، اگر اندیشه اصلاح شود کجای زندگی نامفهوم است برای ساده بودن ، دلسپردن و دوست داشتن دیگران.

دوستدار شما رضا از بوشهر

سلطان پنگوئن دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:59 ب.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام...

آپت رو خوندم از هر دفعه یه ذره بیشتر حالیم شد!!!

شاید به خاطر وضعمه!!!!!!!!!!!!!!!!

خب دیگه فعلا.......

مشنگ چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:06 ب.ظ http://www.mashangestan.wordpress.com

این دومین پست منه که با این پست شما آپ میشه.
به روزم!
بدرود!

رضا پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:02 ق.ظ http://www.badbadak.blogfa.com

با درود

سارا بانو
گفته بودی که نمی دانی خوبی و بدی وجود دارد یا نه ؟

برای رهایی از این چراهای بی نتیجه ، تنها راه دوست داشتن است

رها شو

فقط ذهنت را معطوف به دوست داشتن انسانها کن

دیگر هیچ غمی در تو نخواهد نشست

همه چیز به تو هدیه داده خواهد شد

من پر از شعفم

آی آدمها
همه شما را دوست دارم
من از دوست داشتن لبریزم
من خدا هستم
من با شما دارم از انالحق می گذرم

فرهاد پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:48 ب.ظ http://miracle.blogsky.com

سلام ...خوبی ...چطوری..؟!!!
خوب بودی بهتر شدی؟!!!!
هیچی آقا اومدم بگم که تو وبلاگم نیستم..
خوبی بدی چیزی دیدی..!!دیدی دیگه کاریش نمیشه کرد..
مواظب خودت باشه!!!!!!!!!!!
در نوع خودت یه پدیده نایابی!
باور کن!!
امیدوارم توام یه روزی چیزی که باید و تو زندگیت پیدا کنی...حالا اونچیز هرچی میتونه باشه..
شاد باشی همیشه..
خداحافظ.

فرهاد جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:23 ق.ظ http://miracle.blogsky.com

تو یه دونرو که فک میکردم خوشحال میشی!!!(خنده)
یه پست آخرم بیا پیشم..
دیگه آخریشه ..
میدونی سارا جان زندگی خواه ناخواه مراحل مختلف داره..
اینم واسه من یه تجربه قشنگ بود پیدا کردن دوستای قشنگ...
اما دیگه نیاز دارم که رهاش کنم..
میدونی از نظر من باید زندگی و هرچند وقت یکبار رفرش کرد..
تا نشه واسه آدم یه عادت مثل بقیه عادتا...
میخوام این مرحله واسم بشه یه خاطره قشنگ نه یه عادت تکراری..که بودن و نبودنش فرق نکنه..
ببخشید خیلی حرفیدم..
واسه پست آخر یادت نره پیشم بیای..
تو رو فک کنم از همه بیشتر اذیت کردم!!
به هر حال پسر خیلی بدی نیستم..
امیدوارم من به عنوان یه دوست نه خیلی بد تو ذهنت مونده باشم..(خنده)

تشنه باران پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:34 ق.ظ http://www.teshnebaran.blogfa.com

سلام

اپت باحال و جالب بود

من یه اپ با اسم داداشی دارم

منتظرتم تا بیای

منتظرم هاااااااااااااااااا

بااااااااااااااااااااااااااااااای

بی نشان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ق.ظ

سلام!
زیبا بود مثل همیشه!
خوش به حالتون که تو این دنیایه سراسر نامردی هنوز دلی تو سینه دارید!

سلطان پنگوئن پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ب.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام...

میبینم که! آپ کردی! مثل همیشه بود...

خوب مینویسی... کاش شاد هم مینوشتی!

راستی من مثل همیشه الکی خوش به روزم!

فعلا..............

susa دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ب.ظ

بالاخره واسه اولین بار اومدم و اینجا رو دیدم .
قشنگه
!!!!!!!!!!!!!!!!
o(-_-)o
@{;-

سلطان پنگوئن سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:16 ق.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام...

من آپم! اول بیا بخون! بعدشم خودت آپ کن بی زحمت!

منصوره شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ب.ظ http://fasleno.blogsky.com

سلام سارا جان
خوبی؟؟
کجایی؟؟؟
این دفعه دیگه خیلی طولانی شده هااا

امیدوارم هرجا هستی شاد باشی و زود زود بنویسی!

سلطان پنگوئن سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:00 ق.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام......

چیطوری؟

کم پیدا؟

سارا(خودم) پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:39 ب.ظ

این روزها به اینترنت دسترسی ندارم دوستان
ممنون از لطفتون و حضورتون
فکر کنم غیبتم همچنان ادامه داشته باشه
دوستتون دارم

فرهاد جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:33 ب.ظ http://miracle.blogsky.com

یه مدتی باید نباشم شاید خودم شدم شاید خودمو تو لابه لای این همه پیدا کردم شاید بتونم خودمو یکمی ببینم لمس کنم حس کنم غریبه ام

منصوره پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:51 ب.ظ

سلام
خوبی؟
نه این چه حرفیه؟
ولی خب ما دلمون برات تنگ میشه!!

امیدوارم هرجا هستی شاد باشی
و
زودتر برگردی!

میثاق جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:46 ق.ظ http://damedar69.blogfa.com/

سلام
خیلی قشنگ بود حال کردم
اپیدی خبرم کن
راستی لینکتم کردم

داش آکـُل پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ق.ظ http://dashakol.blogsky.com/

...همچون آونگی میان مغز و دلم پس و پیش میروم
و گاه واقعیتی توصیف ناپذیر افکارم را کش میاورد و
مرا از داشتن رویایی شیرین منع میسازد...
--------------------------
عذر میخوام اگه فضولی کردم ولی خواستم واسه شعر یه همچین ادامه ای در نظر بگیرم.
در پناه خرد
شاد و خرم زی
رخصت
داش آکل

javad چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:52 ق.ظ

salam arzmishavad khedmate saraye aziz,kheli khosham umad,hatman edame bede,montazere up e jadidet bisabrane hastam,khoda ghovat :)

ممنون جواد عزیز . قدمت خوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد