واسه خودم

یه آپارتمان تو یه مجتمع کوچولو و جمع و جور

طبقه ی سوم

سمت راست

یه در چوبی کمی بزرگتر از درهای نرمال

کلید که بندازی و وارد بشی هیچ صدایی نمیاد

 یه هوای خنک ملایم با یه عطر آروم به مشامت میخوره

کفش پارکته

فرش توش نیست

یه دونه تو سالن فقط

شبیه گلیمای قدیمی

خونه نیمه تاریکه

یه دست مبل راحتی تو سالنه

یه تلویزیون مشکی ، نه خیلی بزرگ نه خیلی کوچیک

با یه دکوراسیون خیلی خلوت و فانتزی

 مشکی و قرمز

دو سه تا تابلو با طرحهای خاص و نامفهموم که چیز واضحی توشون نیست

پشت سرتم آشپزخونه

 اونم مشکی و قرمز

یه فنجونم رو میز

مال صبحه

توش شیرکاکائو خوردم

دو تا اتاق خواب هم داره

یکی مشکی

یکی سفید

و یه تک مبل

خلوته خلوت

آدم میتونه یه دوش بگیره و فارغ از هر دغدغه و سرو صدایی ولو شه رو کاناپه

همین